جدول جو
جدول جو

معنی سوغان گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

سوغان گرفتن(خَ بَ پُ دَ)
ریاضت دادن و دواندن اسب جهت آماده شدن برای مسابقه.
- امثال:
اسبی را که در چهل سالگی سوغان گیرند میدان قیامت را شاید. (مثال و حکم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سامان گرفتن
تصویر سامان گرفتن
سامان یافتن، سر و سامان یافتن، نظم و ترتیب پیدا کردن
سر و صورت به خود گرفتن، صاحب خانه و زندگانی شدن
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چُو اَ تَ)
پایان پذیرفتن. سر و صورتی بخود گرفتن:
گرچه سامان جهان اندر خرد باشد خرد
تا از او سامان نگیرد سخت بی سامان بود.
عنصری.
هر چه کردم تا ببینم روی او سامان نشد
کار چون من عاشقی هرگز کجا سامان گرفت.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سامان گرفتن
تصویر سامان گرفتن
پایان پذیرفتن، سر صورتی به خود گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامان گرفتن
تصویر سامان گرفتن
انضباط
فرهنگ واژه فارسی سره
منظم شدن، مرتب شدن، درست شدن، سروسامان گرفتن، سامان یافتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد